در حال حاضر شش نوع اختلال خوردن شناسایی شده است: بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری، پایکا، اختلال نشخوار، و اختلال اجتناب (یا محدودسازی غذا) که هر یک از آنها مجموعه علائم منحصربفردی دارد:
بی اشتهایی عصبی زمانی اتفاق می افتد که فرد برای اجتناب از بیشتر شدن وزن بدن خود، از غذا خودرن به میزان کافی اجتناب می کند، زیرا از اضافه وزن و احساس چاقی می ترسد. این افراد معمولاً تصویر نادرستی از بدن خود دارند و متوجه جدی بودن کسری وزن خود نیستند. بی اشتهایی عصبی در میان زنان نسبت به مردان 10 برابر بیشتر شایع است. این اختلال اغلب در نوجوانی یا جوانی آغاز می شود. افرادی که به آنورکسیا مبتلا هستند با تمایلات وسواس اجباری ، اضطراب و کمالگرایی درگیر هستند؛ آنها ممکن است نیاز شدیدی به کنترل داشته باشند یا افکار غیر قابل انعطاف و سختگیرانه ای از خود نشان دهند. این ویژگی ها در نحوه مصرف مواد غذایی در افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی بروز می کند. آنها ممکن است که فقط در زمان های مشخصی از روز غذا بخورند، یا از کارد و چنگال خاصی استفاده کنند. آنها ممکن است درمورد برچسب تغذیه و اندازه گیری غذای خود وسواس نشان دهند و ممکن است تنها غذا بخورند یا برای غذا نخوردن بهانه بیاورند. گاهی به قدری مصرف غذای خود را کاهش می دهند که با مشکلات معده، عدم تعادل الکترولیت ها، ریزش مو، شکنندگی استخوان ها، سرگیجه یا غش مواجه می شوند.
پرخوری عصبی یا بولیمیا زمانی اتفاق می افتد که فرد پرخوری می کند و سپس اقداماتی برای جلوگیری از اضافه وزن انجام می دهد، مثلاً ممکن است خود را وادار به استفراغ کردن نماید، از ملین ها یا مدر ها استفاده کند، روزه بگیرد یا ورزش کند. پرخوری به معنای عدم کنترل و مصرف حجم زیاد و غیر معمولی از غذا در یک دوره زمانی گسسته می باشد. افرادی که به بولیمیا مبتلا هستند معمولاً وزن معمولی یا اضافه وزن دارند. درمان این اختلال بسیار مهم است زیرا پرخوری عصبی می تواند علاوه بر ناراحتی عمیق، مشکلات پزشکی نیز به وجود آورد. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، ممکن است دچار کم آبی بدن شوند، الکترولیت ها را از دست بدهند، با فرسودگی مینای دندان و نیز مشکلات گوارشی مواجه شوند.
اختلال پرخوری زمانی اتفاق می افتد که فرد به طور مداوم در خوردن زیاده روی می کند، حجم غیر طبیعی و زیادی غذا مصرف می کند، بدون این که کنترلی روی خود داشته باشد. فرد به پرخوری و غذا خوردن با سرعت زیاد تا زمانی که احساس سیری ناخوشایندی نداشته باشد، ادامه می دهد، و بدون این که گرسنه باشد حجم زیادی غذا مصرف می کند و معمولاً به دلیل خجالت زدگی تنها غذا می خورد و سپس نسبت به خود احساس گناه یا بی ارزشی می کند. بر خلاف بولیمیا، پاکسازی و یا استفاده از ملین ها در فرد مشاهده نمی شود؛ ولی تجربه پرخوری منجر به ایجاد ناراحتی در زندگی فرد می شود. برخی افرادی که مبتلا به پرخوری هستند اضافه وزن دارند؛ اما لزوماً اضافه وزن در همه آنها دیده نمی شود.
اختلال پایکا زمانی اتفاق می افتد که فرد دائماً موادی که خوراکی نیستند را می خورد. این مواد ممکن است کاغذ، صابون، پارچه، رنگ، مداد شمعی، خاک یا یخ باشند که مواد مغذی ندارند و ممکن است برای سیستم گوارشی خطرناک باشند. برخی از افراد مبتلا به پایکا می گویند که از طعم، بافت یا بوی آن ماده لذت می برند. برخی نیز می گویند که خوردن مواد غیر خوراکی باعث کاهش استرس و اضطراب آنها می شود. پایکا می تواند عواقب وخیمی مانند خفگی، مسمومیت و کمبودهای تغذیه ای داشته باشد.
اختلال نشخوار زمانی رخ می دهد که بیمار دائماً غذای خود را بعد از خوردن، برمیگرداند. آنها دوباره آن را می جوند، می بلعند یا به بیرون تف می کنند. نشخوار معمولاً بدون احساس انزجار، بدون حالت تهوع و عوق زدن های ناخواسته انجام می شود. برگرداندن غذا نباید به دلیل مشکل پزشکی دیگری باشد. فرد ممکن است دچار کاهش وزن شده یا مشکلاتی در رشد را تجربه کند.
اختلال محدود سازی یا اجتناب از مصرف غذا زمانی اتفاق می افتد که فرد به اندازه ی لازم برای دریافت انرژی کافی یا مواد مغذی لازم، غذا دریافت نکند. کسانی که به این اختلال مبتلا هستند ممکن است به دلایلی نسبت به بافت، بو یا طعم غذا احساس بدی داشته باشند، از عواقب خوردن بترسند یا اصلاً علاقه ای به غذا خوردن نشان ندهند. به این ترتیب دچار کاهش وزن و کمبودهای تغذیه ای شده و مشکلاتی در رشد آنها مشاهده می شود.
تشخیص هر چه سریع تر اختلالات خوردن می تواند بسیار مهم باشد زیرا اگر درمان سریع تر آغاز بشود، احتمال دستیابی به بهبودی کامل افزایش می یابد. اختلالات خوردن، الگوهای غذایی مضر و اغلب خطرناکی را شامل می شود. این رفتار اغلب از نارضایتی فرد درمورد وزن و ظاهر خود منشا میگیرد. علائم شایع عبارتند از کاهش وزن سریع، رژیم های غذایی سختگیرانه، برنامه روتین سختگیرانه درمورد خوردن، ورزش بیش از حد، نگرانی زیاد در مورد ظاهر بدن، و کناره گیری اجتماعی.
روان درمانی شناختی و رفتاری و درمان مبتنی بر خانواده متداول ترین رویکردهای درمانی رایج هستند، و گاهی اوقات برای بیماران دارو تجویز میشود تا با مشکلات روانشناختی موجود همزمان مقابله شود.
پرداختن به چالش های تصور بد از بدن، اعتماد به نفس پایین، کمال گرایی و افسردگی، و گسترش مهارت های مقابله ای از دیگر راهکارهای درمانی ست. درمان می تواند دربرگیرنده درمان دارویی برای برطرف کردن عوارض این اختلال و روان درمانی برای شناخت تغذیه سالم و ایجاد انگیزه در بیمار برای دنبال کردن رژیم غذایی سالم نیز باشد.
مشاهده بیشتر